1-شب یلدا.شب چیپس فلفلی.ماست موسیر.ودکا بعلاوه ی آبجو.و
باز هم تنهائی پیک اول را به سلامتی سلطان غم مادر
میخوری.مادری که از غم تنهائی تو روز به روز مثل شمع آب
میشود.پیک دوم به سلامتی تنها تکیه گاهت؛ پدر میخوری که امروز
کنار تخت بیمارستان پا به پایش فریاد زده ای.پیک سوم را
میریزی؛ فکر میکنی؛ولی هر چه بیشتر فکر میکنی کمتر میابی که
به سلامتی چه کسی بخوری؛نه یاری؛نه دوستی؛نه حتی یک مرد که
بتوانی آنرا به سلامتی او بخوری پس هم پیاله و هم خودت با هم
مچاله میشوید؛با هم میشکنید و تو میمانی و تنهائی و تنهائی و
تنهائی.
2-شب یلدا. شب هندوانه. تخمه. میوه. فال حافظ.و مادر پیرت که با
توسل به خواجه میخواهد بخت فرو بسته ات را بگشاید. و تو که
همین دیروز باز هم سرش داد کشیده ای که حاضر نیستی حتی اسم
ازدواج را بشنوی چه اینکه بخواهی به آن فکر کنی .
3-شب یلدا.شب سکوت.شب تنهائی.شب پای کامپیوتر نشستن تا
صبح.ماهواره را که روشن میکنی جوادهای لس آنجلسی دارند
گر باید از این گونه جدا زیست چنین پست
نفرین به من ای مرگ اگر از تو کشم دست
در این شب بیهوده به دنبال چه هستی
وقتی که به جز مرگ دگر هیچ نماندست
در کوچه خورشید قدم میزدم اما
خورشید به شب ختم شد و کوچه به بن بست
میخواهمت ای گنج که در چنگ من افتی
اما به چه دل خوش کند این عشق تهیدست
ای مرگ که عمری به تمنای تو بودم
آن سوی مه آلود توآیا خبری هست
آمیزه ای از دلهره و عشق و صراحت
طی شد همه ی عمر من ایدوست از این دست
سلام عزیزم خوبی
شب یلدا اگه عشقت کنارت باشه خوبه
شب یلدای خوبی داشته باشی
موفق موید باشی
قربانت سارا