آرمانشهر

درد دلهای یک رضا + بعضی اشعار

آرمانشهر

درد دلهای یک رضا + بعضی اشعار

شب یلدا

 

1-شب یلدا.شب چیپس فلفلی.ماست موسیر.ودکا بعلاوه ی آبجو.و

باز هم تنهائی پیک اول را به سلامتی سلطان غم مادر
 
میخوری.مادری که از غم تنهائی تو روز به روز مثل شمع آب

میشود.پیک دوم به سلامتی تنها تکیه گاهت؛ پدر میخوری که امروز
 
کنار تخت بیمارستان پا به پایش فریاد زده ای.پیک سوم را

میریزی؛ فکر میکنی؛ولی هر چه بیشتر فکر میکنی کمتر میابی که
 
به سلامتی چه کسی بخوری؛نه یاری؛نه دوستی؛نه حتی یک مرد که
 
بتوانی آنرا به سلامتی او بخوری پس هم پیاله و هم خودت با هم

مچاله میشوید؛با هم میشکنید و تو میمانی و تنهائی و تنهائی و

تنهائی.

2-شب یلدا. شب هندوانه. تخمه. میوه. فال حافظ.و مادر پیرت که با

توسل به خواجه میخواهد بخت فرو بسته ات را بگشاید. و تو که
 
همین دیروز باز هم سرش داد کشیده ای که حاضر نیستی حتی اسم

ازدواج را بشنوی چه اینکه بخواهی به آن فکر کنی .

3-شب یلدا.شب سکوت.شب تنهائی.شب پای کامپیوتر نشستن تا
 
صبح.ماهواره را که روشن میکنی جوادهای لس آنجلسی دارند

beautiful body و day to day و هتل پاریس و بلیز لاس وگاس
 
را برای سال نو تبلیغ میکنند و تو هم باز مجبوری بروی سراغ گویا
 
نیوز؛میهن؛ایران امروز؛ هودر؛زیتون؛پینکفلویدیش؛خورشید

خانوم؛ 00000000 و باز هم تو میمانی و تنهائی و تنهائی و
 
تنهائی.


گر باید از این گونه جدا زیست چنین پست

نفرین به من ای مرگ اگر از تو کشم دست

در این شب بیهوده به دنبال چه هستی

وقتی که به جز مرگ دگر هیچ نماندست

در کوچه خورشید قدم میزدم اما

خورشید به شب ختم شد و کوچه به بن بست

میخواهمت ای گنج که در چنگ من افتی

اما به چه دل خوش کند این عشق تهیدست

ای مرگ که عمری به تمنای تو بودم

آن سوی مه آلود توآیا خبری هست

آمیزه ای از دلهره و عشق و صراحت

طی شد همه ی عمر من ایدوست از این دست

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:03 ب.ظ http://sareh1360.blogsky.com

سلام عزیزم خوبی
شب یلدا اگه عشقت کنارت باشه خوبه
شب یلدای خوبی داشته باشی
موفق موید باشی
قربانت سارا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد