نکته: به دلیل اینکه همین وبلاگ هم در خیلی جاها فیلتر شده است، لطفا این متن را با کپی کردن کاملش در وبلاگها و وبسایتها خودتان، پخش کنید.
خب اولین قدم برداشته شد. یکی از خبرنگاران مسوول پوشش اجلاس که اتفاقا برای بی.بی.سی هم کار میکند، بهنام کارا سویفت، دربارهی سانسور مطلبی همراه با شک و تردید نوشته است. هیچکس نمیتواند از هیچ چیزی مطمئن شود. ولی کارهایی که ما میتوانیم بکنیم این است:
- به خانم کارا سویفت (cara@dailysummit.net) ایمیل بدهید و بگویید که سانسور در ایران، توهم نیست؛ حقیقت است. برایش از وبسایتهایی که نمیتوانید ببینید مثال بیاورید و توضیح دهید که چرا فیلترینگ همهجا یکسان اجرا نمیشود. اگر بتوانید اسم وقاعی و شهر سکونتان را بگویید خیلی تاثیر بیشتری هم دارد. نگران امنیت اطلاعاتتان هم نباشید. طرف یکروزنامهنگار حرفه ای است. اگر هم میتوانید از صفحههای سانسور شده عکس بگیرید، عالی است. یک جورهایی باید شک اینها را از بین برد.
- پایین مطلب مربوط به سانسور در ایران کامنت بگذارید و مثلا بگویید که از کجا مینویسید و چه وبسایتهای مهمی را نمیتوانید ببینید. (به انگلیسی لطفا. به من هم الکی فحش ندهید. که چی آخر؟)
دوستانی که در اروپا زندگی میکنند نقش خیلی بزرگی میتوانند در این ماجرا ایفا کنند. اگر بتوانیم در این یکی دو روز، فقط چند خبر راجع به سانسور در اینترنت در روزنامههای اروپا چاپ کنیم، عالی است و به اندازهی کافی تاثیر میگذارد. بنابراین:
- خواهش میکنم اگر دوست یا آشنای روزنامهنگاری در سوییس، آلمان، فرانسه، ایتالیا،اتریش، سوئد، انگلیس، کانادا، آمریکا و غیره دارید، همین الان به او ایمیل بزنید و بگویید که سانسور اینترنت در ایران تشدید شده و برای مثال کش گوگل را هم مخابرات بسته است. بگویید که الان که اجلاس جهانی اطلاعات است، بهترین وقت است برای اینکه دولت ایران را --که با بیش از۷۰ نفر در آن شرکت کرده، تحت فشار گذاشت. باید عجله کنیم. وقت زیادی نیست. (فهرست و ایمیل تمام روزنامهنگاران حاضر در کنفرانس)
- کار دیگری که میشود کرد این است که اگر میةوانید به ژنو بروید، حتما این کار را بکنید و به جلسات آزادی که ممکن است در موضوع آزادی اطلاعات برگزار شود، (اگر جزییاتش را پیدا کنم، خبر میدهم) شرکت کنید. البته لازم نیست از آن شلوغبازیها و ننهمنغریبمهای مجاهدین خلقی در بیاوریم. اگر حتی دو نفر بتوانند در این جلسهها حاضر شوند و جلوی جمع ماجرا را توضیح دهند، یا اینکه بطور خصوصی با مسوولان بانفوذ اجلاس و نمایندههای کشورهای مهم دربارهی زرنگیهای دولت ایران در سانسور اینترنت صحبت کنند، از همه بهتر است. در عین حال، میتوان سراغ خبرنگارهای حاضر در آنجا هم رفت و این موضوع را برایشان گفت. آنها الان تشنهی گزارشها و خبرهای اینطوری هستند.
- من و چندتا از بچهها، در همین فاصله، یک وبلاگ مخصوص پوشش خبرهای مربوط به سانسور در ایران درست کردهایم با نام Stop Censoring Us و به آدرس stop.censoring.us (کلی فکر کردم برای دومینش. باحال شده، نه؟) که سعی میکنیم به آنرا مرتب تازه کنیم. اگر بتوانید دربارهی آن و کلا دربارهی تشدید سانسور ایران در اینترنت در وبلاگهای فارسی وانگلیسیتان بنویسید، عالی میشود.
- تعددادی از بچههای چپ ساکن اروپا هم مدتی است که دارند به روشهای مخصوص خودشان با سانسور در اینترنت مبارزه کنند. با وجودی اینکه سبک کارشان یک کمی قدیمی و مجاهدین خلقی و در نتیجه زیاد موثر نیست، ولی هدف و تلاششان واقعا تحسینبرانگیز است و اگر همهگیر شود خیلی تاثیر دارد.
نکتهی آخر اینکه فکر نکنید با اینترنت نمیتوان چیزی را عوض کرد. یکبار دربارهی سینا مطلبی، و یکبار دیگر هم دربارهی حجت شریفی نتیجه داد و هر دو در اثر فشار زیادی که از اینترنت شروع شد، زودتر از معمول آزاد شدند. اینترنت الان بزرگترین و موثرترین ابزار فعالیت سیاسی-اجتماعی مخالفان جنگ، سانسور، استبداد و امثال آن در جهان است و باور کنید که تکتک این ایمیلها کلی تاثیر دارند.
تکمیل:
- فهرست تمام روزنامهنگارانی که در اجلاس حضور دارند و ایمیلهایشان.
به فیلترینگ مثل آلودگی هوا عادت نکنیم
تا الان که دارم این را مینویسم، بیش از ۱۱۰ نفر به سوال خبرنگار اجلاس ژنو دربارهی فیلترینگ اینترنت در ایران جواب دادهاند. این ماجرا خبرنگارانی را که وب وبلاگ رسمی اجلاس مینویسند حسابی هیجانزده کرده. جوری که حتی خانم سویفت برایم نوشته که قصد دارد با هیات ایرانی دربارهی این موضوع گفتگو کند و از آنها سوالهایی بپرسد. همینطور به همکارانش هم خبر داده که حواسشان به این موضوع باشد و دربارهاش خبر و گزارش بنویسند.
بنابراین مثل اینکه داریم خوب پیش میرویم. اما هنوز کارهای زیادی هست که باید بکنیم:
اول اینکه از همه خواهش میکنم اگر هنوز چیزی دربارهی تجربهتان از فیلترینگ دولتی در ایران در کامنتهای مطلب وبلاگ رسمی اجلاس ننوشتهاید، همین الان بروید و پایین آن صفحه بنویسید. هرچه با جزییات بیشتری توضیح دهید بهتر است. اگر هم مسوولان و متخصصان فنی ISPها میةوانند بدون اینکه نامشان را ذکر کنند، دراینباره توضیحات فنیتری بدهند عالی میشود. مهم هم نیست که انگلیسیتان خوب است یا نه. فقط بنویسید. چون این بهترین فرصتی است که میتوان دولت ایران را بطور اساسی جلوی سازمان ملل و کشورهای دیگر و آنهم روزنامه و رادیو و تلویزیون، شرمنده و عصبانی کرد و نهایتا تحت فشارشان گذاشت تا دست از سانسور بردارند. (یا لااقل بگویند که هیچکارهاند و کسان دیگری در حکومت این تصمیمها را میگیرند. (البته آنها هم میتوانند اجرا نکنند، ولی خب، مقام و پول بد چیزی است.)
دوم اینکه از تمام ایرانیانی که تحت عنوانهای مختلف (مانند Benfam و امثال آن) به ژنو رفتهاند و هنوز روحشان را به پول و شهرت دولتی نفروختهاند، خواهش میکنم با کارا سویفت، خبرنگار رسمی اجلاس (cara@dailysummit.net) که موضوع را در همان ژنو با علاقه دنبال میکند، دیوید استیون (david@dailysummit.net) یا کسان دیگری که اسم و ایمیلشان در فهرست خبرنگاران هست، تماس بگیرند و مخفیانه یا آشکارا، شرح بدهند اوضاع پیچیدهی ایران را از نظر سانسور اینترنت. شاید آدم باوجدانی هم در هیات بزرگی که از طرف دولت به ژنو رفته (البته به جز رانندههایشان که فارسی نمیدانند) خواست مخفیانه با خبرنگاران تماس بگیرد و به وجدانش عمل کند. این هم عیبی ندارد از نظر ما!
سوم اینکه باز تکرار میکنم. فرصتی از این بهتر برای فشار رسانهای به حکومت ایران دربارهی سانسور در اینرنت به این زودیها پیش نخواهد آمد. به دوستان و آشناهایتان خبر دهید و با نوشتن تجربهتان از وبسایتهای فیلتر شده، از تنها منفذی که برای ارتباط دو جانبه با جهان دفاع کنید. نباید به دولتمان اجازه دهیم که با رای خود ما، جلوی حقوق اساسی ما را بگیرد. آزادی بیان در اینترنت حق ما است(Word Doc.)، نه لطفی که حکومت اگر دلش خواست میتواند به ما بکند. نباید به پامال شدن حقوقمان عادت کنیم، همانطور که به آلودگی هوا عادت کردهایم.
از هودر
این مطلب خیلی طولانیه... امیدوارم بعدن وقت کنم که بخونم ... اما نویسنده ی اون داستان شکلات زری نعیمی است ... البته من هم نمی شناسمش... شاید کتابی یا کتابهایی نوشته باشه یا تو مجلات داستان بنویسه... نمی دونم ... من دسترسی به نشریات ایران ندارم اینجا!!
بلاگ جالبی داری به م هم سر بزن